New start
شنبه, ۱ دی ۱۳۹۷، ۰۱:۲۸ ب.ظ
یه ماهه گذشته با اختلاف زیاد بدترین روزای عمرم بود.هیچ وقت یادم نمیاد اینقدر گریه کرده باشم اونم منی که تا قبل از اون فکر میکردم چشام یه مشکلی داره که نمی تونم اشک بریزم!در هر حال اون فاز خشم و احساساتی بودن بیش از اندازه رو گذروندم و حالم بهتره و افکار اسیدیم کمتر شده:-)
امروز هم عین کزت باید اتاقم رو جمع کنم ،برنامه بریدم برای ازمون جمع بندی پیش رو و دو ساعت زیست،یک و نیم ساعت شیمی،یک و ربع ریاضی و دو ساعت دینی بخونم.و دفتر برنامه ریزیم رو یه سرو سامونی بدم.
پ.ن؛می خوام زمستون هر روز از اتفاقات روزمره حالا هر چقدرم کسل کننده تو دفتر یا شاید بلاگ بنویسم بنظرم می تونه ب منظم شدن ذهنم کمک کنه.
- ۹۷/۱۰/۰۱